ما چهار نفر

یادداشتهای محل کار ما...

ما چهار نفر

یادداشتهای محل کار ما...

سونامی دیگری در راه است

امروز پنجشنبه است، به غیر از من هیچ کدوم از ما چهار نفر نیومدن. نمی دونید وقتی یکی از بچه ها نیست اینجا چقدر بی روحه وای به حالی که سه تاشون نباشن. در هر صورت من تنها آق لادی گدی آق لی نشستم دارم کار می کنم و البته به خاطر وجدان کاری که دارم و نمی شه اون را نادیده گرفت پست هم می نویسم، هر چند دقیقه یک بار هم یکی از اعضای دفتر میاد و به من سر می زنه.

اینجا باز یه خبرهایی هستش. به گمونم دوباره داره یه اتفاق هایی می افته. اگر درست حدس زده باشم یک سونامی در راه است و به احتمال زیاد قراره اینبار این سونامی در اتاق ما بیاد. اگر اینطور بشه دیگه ما چهار نفری وجود نداره چون ممکنه هر کدام از ما به یک اتاق دیگه ایی تبعید بشه. فکر کن باید بریم پیش کسایی بشینیم که هر کدوم ما از اون طرف همچین دل خوشی نداره....

از آنجایی که هیچ وقت دیواری کوتاه تر از ما پیدا نمی شه هر وقت تغییراتی توی این دفتر اتفاق می افته اولین فکر و راه حلی که به ذهن های خلاق و مغزهای متفکر این دفتر می افته اتاق ما چهار نفره!

سرچر