ما چهار نفر

یادداشتهای محل کار ما...

ما چهار نفر

یادداشتهای محل کار ما...

بچه آقا مصطفی بالاخره به دنیا اومد

سلام

احوال شما

چه خبرا؟

زیاد هم مشتاق به نوشتن به دنیا اومدن بچه آقا مصطفی آبدارچی سریدار شاید هم مدیر نبودم اما چون باید به روز باشیم خواستم بنویسم .

خواهر ادیسون که از وقتی خانم این آقا مصطفی ما  باردار شد ازش شیرینی می خواست آقا مصطفی هم کم لطفی نکرد و خواهر ادیسون تا ۹ ماه منتظر گذاشت . خلاصه شنبه که اومدیم سر کار .

صبح بود من و سرچر جونم تو اتاق داشتیم اختلات می کردیم که آقا مصطفی با دوتا مشمای بزرگ اومد تو ُ  یکیش شیرکاکائو و یکی دیگه کیک بود خلاصه گفت که بچه اش به دنیا اومده و اسمش هم گذاشتم نازنین زهرا .

و حالا خواهر ادیسوم بعد از ۹ ماه بالاخره به شیرینی که از آقا مصطفی می خواست رسید .

نظرات 2 + ارسال نظر
lord-@p@cHi چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:30 ق.ظ http://www.lord-apachi.blogsky.com

salam agha
khaste nabashi
mamnoon ke be man sar zadi
age moshkeli to edit ghaleb dari id mano add kon
dar khedmatam

علیرضا چهارشنبه 17 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 04:24 ب.ظ http://alireza200324.blogfa.com

سلام بابا فعال کوشا بلاخره این Theme رو عوض کردین وبلاگتون خوشگل تر شده ولی چی شده بود نبودین یه مدت.

شیرینی که ۹ماه منتظرش باشی آی خوردن داره

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد