ما چهار نفر

یادداشتهای محل کار ما...

ما چهار نفر

یادداشتهای محل کار ما...

دلامون مثل برف سفیده !!!!

امروز خیلی قشنگه برف خیلی قشنگی داره می آد صبح داشتم با سرچر که می اومدم ان شرلی sms زد که نمی یاد چون برف داره می آد .

خلاصه امروز آن شرلی نیومده خواهر ادیسون هم نیومده سرچر اومده من هم اومدم ولی زود باید برم چون امتحان دارم

میثم صبح اومد توی اتاق ما و گفت از دست شما ها من آرتوروز گرفتم .

خلاصه

خلاصه

خلاصه

نظرات 5 + ارسال نظر
الهه یکشنبه 7 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 05:06 ب.ظ http://shaki-real.blogfa.com

سلام بهتون تبریک میگم آخه خیییییلی زرنگ شدید (آفرین همین طوری ادامه بدید)
ممنون به وبلاگم سر زدید خیلی خوشحال شدم .

بید مجنون جمعه 12 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 05:21 ب.ظ http://from2008.blogsky.com

سلام
ایشاالله که بنده رو فراموش نکرده باشید (با این همه وفاداری که به ارادتمنداتون دارید)

خیلی بی معرفتین
هر هشت تایی تون

تو و آن شرلی که دیگه بدتر (آخه با شما آشناتر بودم )

چندتا آپ کردین که من بیخبرم

ببخشیدا میمیرید یه خبر بدید

آن شرلی یکشنبه 14 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 01:57 ب.ظ

در ادامه فرمایشات دوست عزیزم جسارتا لازم دیدم درباره بیماری آرتروز میثم یک توضیحات مختصری از خودم ول کنم....اما از آن جا که هر نکته جا و مکانی دارد،و به قول امروزی ها:هر نقطه،مختصاتی دارد؛تفصیل این مهم را به مقالی دیگر واگذار می کنم......
پستی نوین...
شاید!
آه!

بید مجنون دوشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 12:29 ق.ظ http://from2008.blogsky.com

به روز تشریف داریم

الهه دوشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1386 ساعت 04:37 ب.ظ http://shaki-real.blogfa.com

دلم گرفته ای دوست هوای گریه با من...
سلام دلم خیلی گرفته.
تازه داشتیم ۷ ترانه رو بر می گردوندیم که....
گروه ۱سبد ترانه رو هم عوض کردن!!!
می بینید تو رو خدا ؟!
خیلی بی انصافیه نه؟؟؟

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد