ما چهار نفر

یادداشتهای محل کار ما...

ما چهار نفر

یادداشتهای محل کار ما...

حسن کچل را بشناسید

از صدقه سر آزادی بیان که در مملکت  گل و بلبل مان ووج می زند،مجبوریم برای نوشتن پستهای وبلاگمان،کمی به دوبوله فشار آوریم ،خاطرات کودکی و قبل از تولد را با هم ممزوج نماییم و برای هر یک از آدمهای دور و برمان یک معادل در شخصیتهای کارتونی پیدا کنیم.

اییییییییییییییییینه!........ما از همه کسانی که آزادی بیان را به این روز درآورده اند مچکریم(مچکریم یعنی خیلی متشکریم) چون از آن طرف به پیشرفت خلاقیت ذهنی انسانها کمک کردند.

خب...از هر چه بگذریم سخن حسن کچل،خوشتر است.

از آنجا که ما end ادب هستیم،هیچ دلمان نمی خواست  نامی اینچنین را برای همکارمان برگزینیم ولی چه کنیم که او سراپا و پا آ سر،عاشق این نام است.خودش این اسم را روی خودش گذاشته.شاید یک جور تریپ روشنفکری و با جنبه نمایی باشد...شاید هم یک جور دیگر ِ تریپ <خود حقیقی بینی>...الحمدلله که ما فضول نیستیم و به ما چه اصلاً!

اما جالب اینجاست که این حسن کچل ما با حسن کچل قصه ها کلی فرق فوکوله.تنها شباهتش با او در تشابه جنسیتی است!و البته مقداری هم شباهت در وضع ظاهری.

و اما تفاوتهایشان:

۱ -با توجه به گرانی های اخیر ،خدا را صد هزار مرتبه شکر که  لازم نیست کسی برای حسن کچل ما سیب بچیند تا او را وادار به تحرک نماید.حسن کچل ما خود به خود اکتیو است.ایزوتوپ  است اصلا(به من چه که نمی دانید ایزوتوپ چیست.خب بروید مطالعه کنید تا نرخ مطالعه هم اینقدر افتضاح نباشد)او بر خلاف تصورم،سریع الانتقال هم هست!(برای درک بهتر،پست سرچر را بخوانید)

۲- اگر چل گیس،زن حسن کچل قصه هاست؛جولیا پندلتن هم زن حسن کچل ماست

۳- حسن کچل قصه ها مدام ضایع می شد،ولی حسن کچل ما به مدد شرکت در کلاسهای ارتباط موفق و استعدادهای ذاتی در امور زیرابی،دلش می خواهد دیگران را مدام ضایع کند و توانایی های آنها را به سخره بگیرد...ولی با عرض پوزش باید عرض کنم که ایشون نابینا خونده که اهداف پلیدش را روی ما چهار نفر به عرصه تجلی برساند.

ببخشید که یک کم قلنبه سلنبه شد

نوشته ی :آن شرلی

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد